Thursday, October 4, 2007

پیرامون کارزار همبستگی مهر

دوست گرامی مهندس حشمت اله طبرزدی
مقاله بسيار شورانگيز و تكان دهنده و هشدار دهنده ات تحت عنوان كارزار همبستگي مهر را خواندم.ازطرفي و قبل از هرچيز وجود چنين انسانهاي والا و مسئول را ستودم كه وجودشان درهركجا و در هر كسوت و با هرمرام و عقيده مايه مباهات است.
از طرف ديگر نامردميهاي گرگهاي آدمكش در لباس ميش كه خود را به دروغ و ريا پرچمداران آزادي مردم ايران جا زده وميزنند بيش از فشارهاي طاقت فرسا وجنايتهايي كه عليه مردم ايران , از معلم و دانشجو ,كارگر , كارمند و جوانان و زنان آورده ميشود, قلب را ميفشرد.اما تا جوانمرداني كه فقط به فكر مردم و راه حل براي نجات آنان است وجود دارند چه جاي تأسف و نا اميدي بايد كه بپا خاست و همانطور كه شما دست بالا زديد همه را به كارزا عليه اين بيعدالتي و نامردمي فراخواند.
دوست گرامي گرچه معضلات و ناهنجاريهاي اجتماعي در ميهن ما جاي آبادي باقي نگذاشته است اما معتقدم كه سنگ بناي تغيير وجود انسانهايي چون شما هستند كه حتي يك نفرشان نيز كارسازند. فقط انسان بمعني واقعي كلمه باشند,به همان معني كه شاعر بزرگ ايران سعدي بيان كرده است كه «بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش زيك گوهرند / چو عضوي بدرد آورد روز گار / دگر عضو ها را نماند قرار/ تو كز محنت ديگران بي غمي نشايد كه نامت نهند آدمي».
مگر ستارخانها , كوچك خانها و مصدقها و حنيف نژاد ها چند نفر بودند كه هريك بفراخور شرايط خويش, تاريخي را دگرگون كردند؟
به هرحال به وجود و عنصر مردمي و انساني ات مباهات ميكنم.
اگرجامعه اي اين سنگ بنا را داشته باشد بيگمان راه را براي غلبه بر اهريمنان خواهد يافت و مطمئنم كه شما خواهيد يافت.
اجاز ه بدهيد كه فقط با استفاده از همين سنگ بنا كه عنصر تعيين كننده تغيير است استفاده كنم و بگويم راه درست از تجارب وعملكردهاي همين انسانها پيدا ميشود و لاغير بنابراين بعنوان يك دوست مسئول كه دعوت به همكاري كرده اي خواهش ميكنم كه تمامي انگيزه هاي انساني را به پتانسيلي براي تغيير تبديل كنيد و براي شتاب به اين امر مهم و براي رسيدن به نتيجه قبل از هرچيز اين جمع مسؤل و متعهد و اين موتور محركه و تغيير دهنده سرنوشت انسانها را با مرزبنديهاي مشخص و روشن از هر گونه آلودگي پاك و مطهر سازيد تا سنگ بنايي ساخته شود كه بتواند بار سنگين و بزرگ رهايي 80 مليون انسان را از مهيب ترين استبداد تاريخ ( بقول مرحوم طالقاني كه همان زمان هشدار داد و گفت استبداد ديني خطرناكترين استبدادها است).برهاند.
منظورم اين است كه كساني بايد كه از ترس, مجيز گويي نكنند, از ترس, سكوت نكنند , از زندان و اعدام نهراسند , به قول مصدق بزرگ وقتي پاي وطن هست , نه زن دارم , نه فرزند دارم , نه .... . تاريخ و تجربه خونين مبارزات آزاديخواهانه مردم ايران در يك صدسال اخير نشان داده است كه رهبراني توانسته اند كار را به آخر برسانند و راه درست را بيابند كه قبل از هرچيز, همان عنصر انساني با مشخصات خودتان را داشته باشند و الا در بهترين حالت تغييري صورت نخواهد گرفت و در حاليكه حاكمان بي رحم درحال قطعه قطعه كردن آزادگان هستند آنها به جنگ در درون مشغول خواهند بود و يا هم تغييردر جهت بدتر شدن اوضاع خواهد بود.
بنابراين دوستانه ضمن ستايش جوهره پاك انسانيتان تأكيد دارم كشتي را كه بناي ساختنش را داريد تا سفينه نجات مردم باشد, داراي شكاف ولو يك مو نباشد چرا كه دشمن سخت تر, فريبكارتر و مارخورده افعي شده تر است.بايد بهمان اندازه كه حاكمان در غارتگري و نامردمي و جنايت بي شكاف هستند , رهبري جنبش آزاديخواهي نيز بيش تر بي شكاف باشد و جز به نجات مردم, به هرقيمت, به چيزي نينديشد.مباد كه در اين سفينه عين الدوله ها و سپهدار تنكابنها و سياست بازان تجارت پيشه كه با خون مردم معامله ميكنند و در برابر جنايات رژيم مجيز گو بوده و يا سكوت ميكنند.و ياهم در دنياي بي غم خود لميده و به تنها چيزي كه نمي انديشند مردم و غم انسانها است.
دوست گرامي مطمئنم كه بدليل مبارزات صد ساله مردم ايران انسانهاي وارسته , مسئول و متعهد كم نيستند بايد آنها را در عمل و مبتني بر كارنامه عمل اجتماعيشان انتخاب كرد.
اگر همان سنگ بناي انساني , مسئوليت و دلسوزي و شجاعت و از خودگذشتگي و صداقت را معيار قرار دهي بيگمان پيروزي از آن شما است .
خالي از اهميت نيست توجه كنيم كه در اين ساليان نيز تجارب شكست خورده جنبش كم نيستند يادتان نرفته است كه وقتي خاتمي در 16 آذر 83 در دانشگاه تهران شركت كرد دانشجويان به بهترين شكل افشايش كردند و گفتند «دروغ بس است, فريب بس است »خاتمي خجالت خجالت».نبايد اين تجارب تلخ مجددا تكرار شود . و افرادي كه خود جانيان و قاتلان مردم هستند در لباس ميش مردم را بفريبند.
راه دوري نميروم معيار روشن است همان كه نوشته اي به كارنامه عمل افراد و مدعيان توجه بفرماييد اگر در عمل و در حرف شجاعانه و فداكارانه نه تنها سكوت نكردند بلكه مستمرا و جنايتهاي رژيم را در داخل و خارج ايران افشا كرده اند, و در اين راه سر از پا نشناخته اند . اين افراد دقيقا بدليل همين مواضعشان مطمئنا صحيحترين تجارب را نيز در عمل خود بدست اورده و يا در عمل به دست مي آورند . شرط دريك كلام فدا وصداقت بطور عام و در آشتي ناپذيري با حاكمان جنايت كار و ايران بر باده بطور خاص است. همانطور كه نوشته ايد اين حاكمان آگاهانه دنبال غارت اموال مردم و بيت المال هستند و در اين راه از هيچ زدن, كشتن و قتل عام فروگذار نميكنند وهمانطور كه نوشته ايد كاري كه اين حاكمان با دانشجويان ما ميكنند در هيچ كشوري نميكنند.طبعا از نهاد سپاه جز غارت و كشتار در نمي آيد و هرگز اوين نه به موزه كه به قتلگاه شريفترين انسانها در آمده است.
بنابراين با شاخص و مرز سرخ تعهد نسبت به مردم و عدم سكوت و مماشات با نظام و كارنامه اي كه نشاندهنده اين مرزسرخها باشد, كشتي نجات را تشكيل بدهيد ما همراهت هستيم .
پيروز باشيد.

No comments: