Tuesday, October 23, 2007

نامه يكي ازاعضاي جبهه متحد دانشجويي به طبرزدي

مصاحبه شما را با برنامه میزگردی با شما صدای آمریکا دیدم . در فضای حاکم بر ایران خصوصاً با فشاری که بر فعالان سیاسی است، جای بسی خرسندی است که جسورانه در این برنامه شرکت کردید و نظرات خود را بی هیچ ابایی ابراز داشتید .

مصاحبه با رسانه های داخلی و خارجی بدون در نظر گرفتن دیدگاه و خط فکری حاکم بر آنها این امکان را به ما می دهد که ارتباط خود را با لایه های مختلف جامعه حفظ کنیم و این می تواند در فضای حاکم بر جامعه نقش اساسی را بازی کند . اما فراموش نکنیم با مصاحبه با این رسانه ها این فکر را در بخش هر چند کوچک در جامعه القا می کنیم که فضای داخل آن قدر هم بسته نیست که کسی می تواند به راحتی به ابراز نظر بپردازد . در مورد اخیر من با چنین برخوردی مواجه نشدم ولی در مورد مصاحبه های .......... بارها از سوی فعالان سیاس مورد سوال قرار گرفتم که چگونه است که برخورد شدیدی با چنین فعالیت هایی که از سوی دوستان ما انجام می گیرد، نمی شود . خصوصاً اینکه بعد از این مصاحبه ها است که دوستان امکان پیدا می کنند عموماً آزادانه از ایران خارج شوند . شاید بشود حق را تا حدودی به آنها داد، چون به نظر نمی رسد که حکومت جمهوری اسلامی از اینگونه مصاحبه ها که در آن فقط به ابراز دیدگاه می پردازند وحشتی داشته باشد . بر خلاف آن وحشت حکومت آن موقع است که در این مصاحبه ها دعوت به جنبشی صورت گیرد .
از سوی دیگر مصاحبه با رسانه ها بدون در نظر گرفتن دیدگاه و خط فکری حاکم بر آنها وجهه قابل قبولی در جامعه به آنها می دهد و پس از آن است که شیطنت های اینگونه رسانه ها شروع می شود . به عنوان مثال برخورد هایی که صدای آمریکا، روزنامه شرق، روزنامه اعتماد ملی و ... در انعکاس اخبار برخورد هایی که با فعالان سیاسی می شود نشان دادند گواه این مدعا است . دیدیم که چگونه پس از کسب وجهه در جامعه ما را مورد بایکوت خبری قرار دادند .

اما در این مصاحبه شما به صدای آمریکا به نکته مهمی اشاره کردید که به جا است از هر تریبون ممکن آن را متذکر شویم .
با توجه به فعالیت های افراد موسوم به اصلاح طلب و ... که تعلق خاطرشان به حکومت جمهوری اسلامی بارز شده است، باید جامعه را از خطر دوباره بر مسند قدرت نشستن آنها مطلع کنیم . که شما به درستی در مصاحبه تان به آن اشاره کردید و فضای این دولت را با دولت قبل و حتی دولت های قبل یکسان بیان کردید . جامعه باید به این نکته آگاه شود که مدعیان اصلاح طلبی امروز عمدتاً از مجریان حرکت های تند حکومت جمهوری اسلامی بوده اند و امروز هم هیچگاه تمامیت حکومت جمهوری اسلامی را به زیر سوال نمی برند .
در این مدت که بیشتر در تهران بودم و این امکان را داشتم تا همچون گذشته با فعالان سیاسی زیادی دیدار داشته باشم و با هم به بحث در مرود مسائل روز ایران بپردازیم، به این نتیجه رسیدم که جامعه دچار یأس و نا امیدی شدیدی شده است و این وظیفه ما است که روح امید و شادابی را به جامعه القا کنیم . فراموش نکنیم که همین فعالیت های ما در جهت بالا بردن سطح آگاهی های سیاسی بود که امروز باعث گردیده است تمامی اقشار جامعه به حقوق خود آشنا گشته و راه های احقاق آن را نیز به خوبی آموخته باشند . گواه این مدعا هم حرکت های اعتراضی پرستاران، معلمان، کارگران و ... می باشد .
در جهت حرکت در این راه اولین قدم اتحاد با گروه های فعال و همسو می باشد . به عنوان مثال ارتباط با گروه های پرستاران، معلمان، کارگران و ... معترض که دیدگاه های همسو با ما دارند می تواند منجر به صدور بیانه های مشترک و دعوت های گسترده در تجمعات اعتراضی شود که خود این به علاوه ایجاد امید در فضای جامعه و ضربه پذیری هر یک از این گروه ها را در برابر حکومت جمهوری اسلامی کمتر می کند .
فراموش نکنیم که اتحاد با گروه های غیر همسو می تواند صدمات جبران نا پذیری به بدنه ما وارد کند و باعث جدا شدن طیف گسترده ای از دوستان ما شود . صدمه ای که در سال های اخیر به واسطه حضور افراد مغرض بارها شاهد آن بوده ایم .
تا رسیدن به آن مرحله راه طولانی و پر خطری داریم، پس تا آن موعد می توانیم با صدور بیانه های تشکیلاتی و گروهی با امضاء افراد محدود فضا را در آن جهت سوق داد .
ولی مهمتر از همه موارد گفته شده خطری است که امروز تمامیت ارضی ایرانمان را تهدید می کند . خطری که به واسطه آن اینجانب و تعداد کثیری از فعالان سیاسی همچون مرا وادار به پذیرش حکومت جمهوری اسلامی برای مواجه با این خطر کرده است . جنبش های جدایی طلب کردستان، آذربایجان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و ... می تواند خطر بزرگی در پیش روی ایران آباد و آزاد آینده باشد . به عنوان یک گروه دلسوز این آب و خاک باید وظیفه خود بدانیم که آگاهی های این قومیت ها را در برابر این خطر بالا ببریم .
پوزش مرا به جهت طولانی شدن مطلب ارسالی بپذیرید ولی دغدغه های فکری اینجانب به عنوان یک ایرانی که اکنون وطن خود را این چنین بر فنا می بیند بیش از این مطالب است .

به امید آزادی...
زنده باد ایران...زنده باد آزادی
امین کـُرد

No comments: